حدود سه ماه از آغاز اعتراضات در ایران میگذرد. اعتراضاتی که با یک حادثه شروع شد و در ادامه دشمنان آن را به فرصتی برای صفآرایی تبدیل کردند و در نهایت نیز با دخالت سرویسهای جاسوسی بیگانه و تحریک جریان برانداز به آشوب و خشونتهای خیابانی تبدیل گردید. با مرور عملکرد برنامه ها و رویکردهای جریان برانداز برای اغشاشگران در این مدت، میتوان آشوبهای اخیر را نوعی آشوب مازوخیستی تعریف نمود. مازوخیسم یک نوع اختلال روانی است. در این نوع اختلال فرد با آسیب رساندن به خود احساس رضایت می کند. البته ممکن است که این آسیب ها روحی یا جسمی باشد. زمانیکه به زندگی افرادی که مازوخیست هستند، نگاه می کنیم، میبینیم که در زندگی خانوادگی یا اجتماعیشان برخوردهای نزدیکی با پدیده هایی مثل خودکشی، خود زنی یا اعمالی از این دست داشته اند. حالا جریان برانداز با برنامه ها و ایده هایی که مطرح میکند تلاش دارد افکار عمومی ایرانیان را به یک شورش مازوخسیتی دعوت نماید. شورشی که در آن نه شاهد یک خودآزاری فردی، بلکه شاهد یک خودآزاری اجتماعی میباشیم. برای اثبات این ادعا، کافیست برخی از ایده های جریان برانداز برای معترضان را مورد بررسی قرار دهیم. هشتگ #خرابکاری_شرافتمندانه، یکی از ابتدایی ترین هشتگ هایی بود که براندازان از روزهای آغازین اعتراضات در شبکه های اجتماعی منتشر میکردند، و ذیل آن انواع محتوای آموزشی برای ایجاد خرابکاری، اغتشاش شهری و آشوب خیابانی را بدون هیچ محدودیتی به طور گسترده منتشر میکردند. جالب آنکه این محتوای خرابکارانه با اینکه با پروتکلها و قوانین شبکه های اجتماعی در تضاد بود، اما حتی از سوی شبکه های اجتماعی نیز با هیچگونه محدودیتی مواجه نگردید. عمده خسارتهایی که به اموال عمومی و شخصی افراد وارد گردید و حتی برخی روشهایی که برای مقابله با نیروهای حافظ امنیت به کار گرفته شد، همگی از جمله نتایج بهرهگیری از همین هشتگ در شبکه های اجتماعی بود. به عنوان مثال، در طول روزهای اعتراضات شاهد بودیم برخی اغتشاشگران با خاموش کردن پله های برقی مترو در ساعات پرازدحام، تلاش میکردند نارضایتی عمومی ایجاد کنند و از طریق ایجاد این مدل از تجمع ناشی از فشار جمعیت، شعارهای خود را میان جمعیت سر داده و تصاویر و ویدئوهای آن را برای برانداز خارج نشین و رسانههای معاند فارسی زبان ارسال کنند. اما نسخه جریان برانداز برای خودآزاری اجتماعی حامیانشان به همین هشتگ محدود نگردید و در هفته های اخیر شاهد کمپین های و چالشهای دیگری با همین رویکرد بودهایم. انتشار فراخوانهای مصرف گاز بیش از حد نیاز و بالا بردن شعلهها در کنار گشودن درها و پنجره ها، پیشنهاد برای روشن کردن وسایل برقی در زمان اوج مصرف با هدف افت ولتاژ، انتشار فراخوانهای حمایت از اعتصابات در کارخانه های مهم و حیاتی همچون فولاد و سیمان، انتشار فراخوان برای هک و حمله سایبری به سایتهای مهم اقتصادی همچون سامانه گمرک و...نمونه هایی از طرحهای مطرح شده در شبکه های اجتماعی بودند که به طور گسترده توسط پیاده نظام سایبری برانداز بازنشر میگردید. تازهترین این اقدامها نیز راهاندازی زنجیره اتحاد خارج کردن پول از بانکها به نام مبارزه با نظام بوده است که در هفته اخیر تولید محتوای زیادی در خصوص آن صورت گرفت. تمام این توصیه ها از خرابکاری شرافتمندانه تا اسراف در مصرف انرژی برق و گاز و خارج کردن پول از چرخه اقتصاد به نام مبارزه با نظام جمهوری اسلامی از سوی جریان برانداز خارجنشین، برای مردم ایران نسخه پیچی میشد تا طی یک خودآزاری اجتماعی هزینه های بیشتری به مردم وارد گردد. براندازان بی شرفی، بی وجدانی و وطن فروشی خود را ذیل هشتگ خرابکاری شرافتمندانه پنهان میکردند. بدین ترتیب جریان برانداز تلاش میکرد علاوه بر فشار خارجی تحریم که از سوی دولت متخاصمی همچون آمریکا بر ملت ایران اعمال میشود، یک فشار درونی و داخلی نیز از سوی مردم و برای مردم ایجاد گردد و در واقع در شرایطی که مزدوران برانداز خارجنشین با این طرحها، حقوقهای نجومی خود را از اربابانشان میگیرند، ملت ایران هزینه های بیشتری را متحمل شوند و طی این برنامه خودآزاری، جهان شاهد از دست رفتن یک ملت به دست خودشان باشد.
ارسال نظرات